بگو از کدامین قبیله ای برادر!؟
و امروز بر چشم های قبیله من
گریه مکروه!
خفتن حرام
و دیدن - عمیق دیدن –
واجب عینی است
درهربرهه از تاریخ وظایفی بر دوش اقشار آن دوره است. ما کجای تاریخ ایستاده ایم؟
گمان نبریم که تنها عاشورا صحنه امتحان بود و کربلا ظرف بلا، ودیگر هیچ…
صحرای آزمون به وسعت تاریخ است
از دلت بپرس چه میکنی؟
· میمانی یا میروی؟
· لبیک به ندای هل من ناصرینصرنی مولایت میدهی؟ یا راهت را کج میکنی تا ندا را نشنوی؟
درعاشورای 61 یاران امام حسین پیروزمردانه جنگیدند و نامی ماندگار به جای گذاشتند.
در آذر 1332 دانشجویان نشان دادند، سر به شمشیر فرود می آورند اما تن به ذلت نه! در آبان 57 هم باز همین دانشجویان لانه شیطان را تسخیر کردند وادامه شیطنت جاسوسان راقطع!
بیاندیشیم من و تو کجای این قافله پر افتخار ایستاده ایم!
برویم یا بمانیم، مختاریم!
برویم و امام را در ظلمت بی وفایی شب تاسوعا رها کنیم! یا بمانیم و امام و دینمان را یاری کنیم وجاودانه تاریخ شویم!
و راستی! مختار بودن، بعد از شهادت امام هیچ سودی ندارد!
و مختار پیش از حادثه، من و توایم! و لابد ناچاریم به انتخاب! و بزرگی آدمها به بزرگی انتخاب آنهاست!
و انتخاب آدمی همواره با اوست تا ابد!
باید بدانیم امروز - در روز دانشجو – جانمان را در راه چه باید فدا کنیم!
امروز چه چیز را باید تسخیر کنیم؛ شیطان لانه های بیشماری دارد، هنوز ظالم وجود دارد! و دشمن همیشه بیدار است وهر لحظه با ترفندی نو آماده میدان!
باید بیندیشیم وظیفه ی تاریخی نسل ما چیست! و امروز چگونه باید به ندای هل من ناصر ینصرنی امام زمانمان پاسخ دهیم، او که هر لحظه این ندا را سر می دهد. که اگر313 نفر خالصانه او را لبیک گویند او خواهد آمد!
و شاید امروز متخصص شدن در علوم و رسیدن به اوج قله های علمی و ایمانی، خطیر ترین وظیفه نسل ماست! و شکستن هیمنه ظلمی که استکبار با انحصار گرایی در علم و دانش ایجاد کرده است!
هدف ما ایستادن بر قله هاییست که دوستان به دیدنش شاد خواهند شد و دشمنان از عظمت آن داغدار
راه پر پیچ و خم است
اما می شود، می توانیم
عاشورای من و تو امروزست، و کربلای ما دانشگاه!
بگو از کدامین قبیله ای برادر!؟
لیست کل یادداشت های این وبلاگ