سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تراشه های فکر

امام زمان خیالی

چهارشنبه 86 شهریور 7 ساعت 2:26 صبح

به نام او که خداست

و تنهاست

و جز او نیست

و اراده کرده است، وارثان زمین مستضعفان باشند

امام زمان خیالی!!!

واژه غریب اما  این دلیل نمیشه  قریب نباشه!

من هم که بار اول شنیدمش کلی جا خوردم، وسریعا با اتخاذ موضع منورالفکرانه ای که سنگینی کتاب هایی که تو قفسه کتابخانه ام دارم - جلد بعضی هاشون واقعا قشنگه، پیشنهاد میکنم بر گرفتن عکس های منورالفکری هم که شده یه چند متری از اونا رو بخرین - رو کاملا نشون بده! از زیر عینک غرور، چپکی نگاهی کردم و هر آن آماده شلیک به سخنران شدم.

در واقع یکی از دوستان کنفرانس داشت واین موضوع رو برای سخنرانی انتخاب کرده بود،و آنچنان موضوع و بیان ، با شور و حرارت و ظرافت و شیرینیه لهجه اصفهانی به هم آمیخته شده بود که همه مبهوت ایشون شده بودیم. متاسفانه درد پیری- به قوله یکی از اعزاء- غلبه داره و اسم اون عزیز رو به خاطر ندارم،جوونیه و هزار درد بی درمون! خدا حفظشون کنه. . .

نرفته زدیم به خاکی!

داشتم می گفتم،‌ در همون حال و هوای سانتا مانتالی بودم که کاملا خلا سلاح شدم و دیدم بنده خدا بیراهم نمیگه!

اما چی میگفت!

بازم این آلزای چی چی ، اذیت میکنه ،‌من نقل به مضمون میکنم - دقت کردی! کلام متکلفم آب رفته ، کارت سوخت زبان فارسی دریم تموم شده گویا-

امام زمان خیالی

خیلی از ما امام زمانی رو می خوایم که واقعی نیست، امامی هست که در ذهن خودمون ساختیمش و می پرستیم

بتی مثالی که یه گوشه ی سه نبش تو کنج دلمون براش سوا کردیم و کلی ذوق میکنیم که همچین بتی داریم

امام زمانی که تو جزیره خضرا زندگی میکنه،امام زمانی که شاید تو مثلث برمودا باشه، ‌امام زمانی که باید ما ها رو خیلی دوس داشته باشه، امام زمانی که. . . آره! بایدم این امام زمان رو به جزیره خضرا تبعید کرد.

اصلا ببینم ما ها چرا عاشق این امام زمان خیالی هستیم! چرا؟

چون این عشق، تکلیف نمیاره برامون!

چون این عشق گردن به بالاست( بهتره بگم عشقی در فاصله حنجره تا لب)

می شینی میگی!

آقا یه نظر!

تو رو خدا فقط یه نظر...

و حضرت رو به همه فک و فامیل هاش قسم می دی که می خوام ببینمت!

بابا!!!

اصلا دیدی! که چی؟فقط ببینیش کفایته دیگه! بعدش تو رو به خیر و ایشونو به سلامت

امام زمان خواستن به لفظ نیست، به عمله،‌به معرفته، به جانفشانیه

اصلا ببینم تا حالا برای آقا چی کار کردی!

یادمه یه داستانی از حضرت جوونتر که بودم شنفتم به این مضمون:

که خیلیا هوس دیدن آقا رو داشتن، کلی راز و نماز و ام من یجیب...

بالاخره آقا به یکی از خواص پیغام میده که همه اونایی که طالبن رو توی فلان خونه جمع کن، گوسفندی هم پشت بام محیا کن ،‌و خودت هم اونجا باش.

مقدمات فراهم میشه و اون ولی بالای پشت بام می ره،‌آقا هم تشریف میارن و میگه یکی از او طلبه ها رو صدا کن، صدا میکنه و با اومدنش سر اون گوسفند رو دستور می دن ببرها جاری شدن خون از ناودان همانا و در رفتن عاشقانه دیدار هم همانا.اونجا بود که حضرت می فرمایند: اینهایی که مرا می خوانند ،‌من را به خاطر من نمی خواهند ،‌من را به خاطر خودشان می خوانند.

خلاصه ما ها امام زمانمون وقتیه که یه جای کارمون بلنگه، مریضی داشته باشیم،‌اوضاع زندگیمون سخت بشه یا نیاز به درد دل و خالی کردن خودمون داشته باشیم - گوش شیطون کر،‌خدای خیلی از ما ها هم همینه،نه خدایی؟- این وسط علی می مونه و چاهش، مهدی می مونه و پرده غیبت!

بابا!!!

مومن خدا!

حدیثه که هر دوشنبه یا پنجشنبه نامه اعمالمون رو به محضر آقا می برن، به نظرت حضرت وقتی کارنامه ما رو می بینه چه حالی میشه؟

شنیدی که میگن خود آقا چقدر برای ظهور دعا میکنه؟

نمی دونم آقا کجا امن یجیب میگیره، کجا احیا میگره‌، کجای مدینه سر قبر مادر....

اما حیا کن- خودمو میگم- بزرگی میگفت باید جوری باشی که اگر آقا در خانه ات رو زد، بتونی دعوتش کنی، خونه دلت و خونه گلت! می تونی؟ می تونم؟

خلاصه که عزیز جون! به قولی با حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نمی شه!

حالا هی شعر بخون، اشک بریز،‌عهد بخون،جمکران برود،‌چله بشین. . .وقتی که عمل نداری هیچه آقا جون هیچ

دعای عهد می خونی اما دقت نمی کنی چی میگه، وزٌ وزٌ سریع می خونی و می خوابی!

‌برای ظهور حضرت نیرو لازمه، برای اومدن حضرت باید آمادگی ایجاد کرد،آمادگی فکری ،‌آمادگی ذهنی و آمادگی جسمی

مگه تو همون دعای عهد بعد اینکه خدا رو کلی قسم می دی،از تجدید عهدت نمیگی - اللهم انی اجدد له فی صبیحة یومی عهدا و عقدا....- مگه از خدا نمی خوای که تورم از یاران اون حضرت قرار بده که کمکش کنن که حمایتش کنن که... که در راهش شهید بشن - اللهم اجعلنی من انصاره .......والمستشهدین بین یدیه-

آره عزیز همنشینم!

برای امام زمان واقعی باید واقعا هم آماده بود،‌آنچنان آماده که حتی بعد از مرگ هم آمادگی حضور و هم رکابی ایشونو داشته باشی - اللهم ان حال بینی و بینه الموت...فاخرجنی من قبری،‌موتزرا کفنی،‌شاهرا سیفی....- جوری که به قوله حافظ:

بعد صد سال اگر از سر قبرم گذری

من کفن پاره کنم زندگی از سر گیرم

خیلاصه!!

با این وضیت من یکی که منتظر به حساب نمی یام که هیچ! از به تاخیر اندازنگان فرج هم هستم. . .

عیدی نمی خوام کامتون رو تلخ کنم اما. . .

بماند! دعا کنید برام،‌ مخصوصا در این روزهای بد!

راستی! با عنوان نوشته موافقید یا نه؟

 

من میگم شما برای من آمین بگید:

اگر حجاب ظهورت وجود پست من است

دعا بکن که بمیرم، خدا کند که بیائی

 



  • کلمات کلیدی : فکر و ذکر
  • نوشته شده توسط : راحل | نظرات دیگران [ نظر]


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    بگو از کدامین قبیله ای برادر
    نامه ای به فرزند شهید حمید باکری
    خانه ای که سقف ندارد، یادداشتی برای خانه سینما(مثلا ایران!)
    قصور در اعدام سلمان رشدی ملعون + دلگزه های یک مسلمان
    دانلود کلیپ فتنه شدیدتر از دجال
    کدام فساد اخلاقی؟ همجنسبازی نتیجه آزادی است!!!
    کاش من هم مثل ایهود در آرمان هایم انقلابی بودم!
    آن زمان که شیطان خدا می شود قسمت سوم
    [عناوین آرشیوشده]


    سفارش تبلیغ
    صبا ویژن