قصور در اعدام سلمان رشدی ملعون + دلگزه های یک مسلمان
به نام او که فرمود:
یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّـهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّـهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُون صف8
آنان میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند؛ ولی خدا نور خود را کامل میکند هر چند کافران خوش نداشته باشند!
اول :
امروز که سی و دو سال از انقلاب شکوهمند اسلامی در ایران می گذرد و در سایه رهبری مقتدرانه و حکیمانه دو عالم الهی نه تنها ایران از عزتی روز افزون در بین کشورهای اسلامی و جهان برخوردار شده است که حتی اسلام و مسلمین نیز جایگاهی والا یافته اند.
اگر روزگاری مظاهر اسلام، نوعی عقب ماندگی به حساب می آمد، امروز مسلمانان در همه جای عالم با افتخار نماز می گزارند، روزه می گیرند و اعتقادات خودشان را با افتخار اعلام می کنند.
اگر در همین چند دهه پیش، افرادی که پدر و مادری مسلمان داشتند، احساس سرشکستگی می کردند، امروزه گرایش به اسلام و ایمان با سرعت هرچه تمام تر در حال رشد است و هرچه شیطنت غرب در بدنام کردن مسلمانان بیشتر می شود، افراد بیشتری در آمریکا، اروپا و .... با مطالعه و دریافتن حقانیت آن، به این دین مبین مشرّف می شوند.
با گسترش اسلام خواهی در جوامع غربی و بیداری اسلامی در بین کشورهای مسلمان به مرکزیت ایران اسلامی، هراس غرب نیز از این حقیقت رحمانی، بیشتر می شود:
. . . .
در زمان حضرت امیرالمومنین علی(علیه السلام)وقتی خبر می رسد که گوشواره از گوش زنان – آن هم زنان غیر مسلمان - به زور کشیده اند، حضرت بر می آشوبند و می فرمایند: «اگر کسی از شنیدن این خبر، از اندوه بمیرد، شایسته ملامت نیست».
چه شده است مارا؟
مگر سکوت در برابر این گستاخی عظیم، بخشیدنی است؟ اگر خود حضرت امیر در این عصر جاهلیت مدرن حضور داشتند، آیا می توانستند ساکت دست روی دست بگذارند و آرام و قرار بگیرند؟
خانوم جایزه صلح نوبل! پس چه غلطی می کند؟ آیا قرآن عزیز و یک ملیارد و پانصد میلیون مسلمان، ارزش نیم خط اعتراض را ندارد؟
آیا هموطنان و ( در ظاهر هم کیشا ایشان) اندازه هم جنسبازان کثافت غربی ارزش اعتراض ندارند؟
"از مسلمانان غیور مىخواهم تا در هر نقطه که آنان (سلمان رشدی و ناشران کتاب های او) را یافتند، سریعاً آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسى جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود، شهید است. انشاءاللّه."
اگر واقعا این حکم و تاکید مقام معظم رهبری مبنی بر" غیر قابل تغییر بودن آن" پی گیری و اجرا می شد، آیا امروز شاهد چنین گستاخی هایی از تفاله های این ملعون و امثال او می بودیم؟
دوم:
همه ادیان الهی که ریشه در دین حنیف حضرت ابراهیم دارند، از سرچشمه واحد ِوحدانیت و تسلیم و عبودیت جریان یافته اند و تعالیم آسمانی همه ادیان الهی، همه موحدان و یکتا پرستان عالم را به پرهیز از اهانت به آیین و اقوام و ملل دیگر دعوت کرده است.
لذا اقدام غیر انسانی و نفرت بر انگیز اهانت به ساحت قدسی قرآن عزیز و به آتش کشیدن و توهین گستاخانه به محضر منور این کتاب آسمانی -که به حق لب البّاب همه اصول انسانی وفضائل بشری است - قلب همه خدا پرستان عالم را به درد آورد و کوس رسوایی داعیه داران ِدروغین ِحقوق بشر وارزشهای پذیرفته بشری را بار دیگر به صدا در آورد.
اگر آن عده معدود و حامیانشان مدعی ایمان و دینداریند، آیا این رسم احترام به ادیان دیگرست؟
مسلّما این عده اندک و اربابانشان، نه مسیحی اند و نه مومن و دیندار،. و دست جبار صهیونیسم بین الملل در این اهانت رسوا، مثل همه توطئه های دیگر به خوبی مشهود است.
الغرض در این وانفسای جنون و شیطانیت، جایی که "سنگ را بسته اند و سگ ها را گشاده" باید همه دردمندان جهان، همدل و هم صدا، و همدست و همقدم با همه مومنین عالم، ضمن محکوم کردن این حرکت زشت، سخیف و دیوانه وار، اعلام کنیم با تأسی از رهبر معظم انقلاب، ارتباطی میان حادثه اخیر و کلیسا و مسیحیت نمی دانیم و حرکات عروسکی ِچند کشیش ابله و مزدور را به پای مسیحیان و مردان دینی آنان نمی نویسیم.
و باید هم صدا با ولی امر مسلمین جهان، حضرت آیت الله خامنه ای(دام ظله العالی)اعلامکنیم:
" ما مسلمان هرگز به عمل مشابهی در مورد مقدسات ادیان دیگر دست نخواهیم زد. نزاع میان مسلمان و مسیحی در سطح عمومی خواسته دشمنان و طراحان این نمایش دیوانهوار است درس قرآن به ما در نقطه مقابل آن قرار دارد."
اگر " همواره تاریک ترین ساعات شب، لحظات پیش از فجر و تولد روشنایی هست" باید خوشحال بود! که شیطان و شیطانیان، چون به بن بست رسیده اند و شیپور های تبلیغی و زرق و برق های تصویری آنها بی خاصیت شده است، دست به این انتحار ابلهانه زده اند
لذا یقینا باور دارم " دل قوی دار ، سحر نزدیک است"
و به قول قرآن عزیز که جانها فدای او : أَلَیْسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ؟
لیست کل یادداشت های این وبلاگ