جنود ذکر و فکر - گفتاری در باب روش های عملی در تزکیه
شب بر سر سجاده ، فکری بودم ، در جمله ای بودم، به اینکه چگونه می شود چیزی به دل و به جان بنشیند، تسلسل مطالب از کفم برون شد و من به گذشته ای پرتاب شدم حیفم آمد ، جلد جستم (1)و کاغذی سیاه کردم.تجربه جدیدی بود، آمیزش فکر و ذکر!
جنود ذکر و فکر
گاهی حرفهایی می زنی که جانی است ؛ به هر دو مضمون:
هم جان می دهد و از کنه خیال می جوشد
و هم جان می گیرد و تا تیه وجود را می سوزد
و این همه زاییده تفکر است.بیراه نیست وقتی تفکر یک ساعته را هم سنگ عبادت هفتاد ساله می دانند، محاسبه و تفکر سخت است!(2)
آری چطور ممکن است زهد هفتاد ساله را، تهجد های مدام را با ساعتی طاق زد؟
دقیق که می شوی می بینی خلوت کردن با خود، بسیار سخت است ،روبرو شدن با خویش و سر بر آوردن از مرداب عادت ها
و درد آور خواهد بود زنگار از آیینه حقیقت ستردن و خویش را عریان و عیان دیدن ؛ خود را بدور از قابها و نقابها.
اما نفس را طاقت این رویارویی نیست
برای محاسبه نفس و بیرون کشیدن نا خودآگاه ضمیر ازو رذائلی که بی توجه در دل رسوب کرده اند بی آنکه حساسیتی بر انگیزنند، بزرگان و اهالی دل هر کدام دستوری و نسخه ای افاضه کرده اند که فصل مشترک همه آنان محاسبه نفس است،اما در چگونگی این، ابهام و ماتی زیادی وجود دارد که به تنهایی نیل به آن را دشوار می کند.
بزرگی زلف شرع را به عقل بافته است و با ابزار روانشناسی فرنگی ها و یافته های بشر فرشی و اصول آکادمیک ، وارد این ورطه شده و با راهکار هایی دقیق و کار آمد ، راه را برای پرواز به عرش سهل می نماید، تا از دریچه عرفان نظری مدالیته تر بتوان به آسمان عرفان عملی نگریست.
امیدوارم بتوانم آنرا به محضر نورزادگان جان تقدیم کنم تا اولا زکات اندوخته را داده باشم و ثانیا فیضی از قبل دعای عزیزان ببرم.
اما نسق و طریق را به باری دیگر می سپارم تا سبکبارتر و فراغتر آنرا به انجام رسانم.
دعا خواهتانم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. تصور کنید! با عبا جستن آن هم جلد! چه شود!!!؟
2. جای دیگری هم گفته ام، فکر جراره است.
بهترین تعبیر را جانی ای می دانم که در همان حال که با یک دست مشغول نوازش میزبان خویش است، با دست دیگر در کار در آوردن قلب اوست! و چه تعبیر ظریفی
با این همه، مرا دلبستگی سختی است به این جانی
لیست کل یادداشت های این وبلاگ