سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تراشه های فکر

مقدمه ای بر دکترین بسیج

جمعه 87 شهریور 8 ساعت 3:52 عصر

به نام خداوند بسیجیان
و به نام اول بسیجی عالم علی(ع)1
و به نام آن بسیجی سرسپرده ای که با 72 تن از یارانش، تن به شمیشیر ها داد و سر به ذلت فرود نیاورد.
و به نام آن بسیجی سبز جامعه ای که روزی خواهد آمد تا همگان بدانند، وعده خدا هیچگاه تخلف نمی پذیرد.
و به نام آن پیر ِ بسیجی، خمینی کبیر(ره) که حسینیه ای کوچک - آن هم در حومه شهر- مقر حکومتش بر ایران و اسلام ، که بر تمامی جهان بود.
و به نام آن بسیجی 13 ساله ای که - در عصر گریز از مرگ و جان پرستی - نارنجک به خود می بندد و به زیر شنی تانک می رود تا با سن کم، پدر عملیات استشهادی نوین باشد.
و به نام آن بسیجی پیری که وقتی به علت کهولت سن، اجازه اعزامش به جبهه را به او نمی دهند، با التماس می گوید: "شاید نتوانم سلاح در دست بگیرم، اما می توانید بدنم را در یک گونی بگذارید و حداقل از آن برای ساخت سنگرهایتان استفاده کنید".
و به نام آن بسیجی عاشقی که شهردار بود و دعای همیشگیش این بود: خدایا! از تو می خواهم وقتی مردم،جنازه ام پیدا نشود، تا حتی یک وجب از خاک این دنیا را اشغال کنم" و چنان شد؛دجله تنش را ربود!
و به نام آن بسیجی شیر دلی که دوچشم خود را در جبهه ها از دست داد ولی تا آخر جنگ، هیچگاه خط مقدم را ترک نکرد و بعد از جنگ هم در جهادی دیگر، دکترای علوم سیاسی اش را با همان چشمان پر نور گرفت!
و به نام آن بسیجی عارف مسلکی که با دکترای فیزیک پلاسما و مناصب فوق العاده در سازمانهای فضایی آمریکا و موقعیت های استثنایی مادی در آن کشور، با پشت پا زدن به همه آنها، راهی مصر و لبنان و ایران و البته ایمان! شد و با رشادت سرانجام به آرزوی دیرینه اش رسید و عاشقانه جام شهادت را تا به آخر سر کشید.
و به نام آن شیر زن بسیجی که هنگام ازدواج، همسرش به او گفت:" در این دنیا هر کاری برای خوشبختی تو انجام می دهم"اما قسمت چیز دیگری بود و تا سالها بعد تا به امروز،هر روز با لبخندی بر لب و بغضی در گلو، روزی چند بار برای شوهر قطع نخاعیش لگن می آورد، غذایش می دهد، لباسش را می پوشاند و هنوز هم خدا را شاکرست و عاشقانه همسرش را دوست دارد.

آری برادران و خواهرانم!
این همان فرهنگ ناب و عرفانی بسیج است.

برادران و خواهران بزرگوار!
اینک ما در ظرف آخر الزمان، میراث دار و میراث بان دین خاتمیم و وارث رود خونی که از هزار و چند صد سال پیش، برای حفظ این دین الهی جاری شده است و امروز این بحث خطیرتر! امروزی که به فرموده حضرت امام(ره) : ما با دین خود در مقابل همه دنیای غرب ایستاده ایم.
پدران ما - نسل های اول و دوم انقلاب- به شایستگی وظیفه خویش را برای سرنگونی طاغوت و استقرار حکومت امن و ایمانِ اسلامی به انجام رساندند و با خون خویش، نهال مقدس این نظام اسلامی را غرس کردند و اینک نوبت نسل ماست.

همسنگران عزیز!
اگر دفاع هشت ساله پدرانمان، مقدس بود، دفاع امروز ما از حریم های اعتقادی و مقابله با ناتوی فرهنگی و مجهز شدن به علوم و فنون روز، دفاع اقدس است.
شاخصه های امروز بسیجی، نباید تنها در ریش و تسبیح و چفیه خلاصه شود!
بسیجی واقعی، امروز آن دانشمند بیست و چند ساله ایست که با مجاهدت های خویش در آزمایشگاه های اتمی، به سرعت، ایران اسلامی را مجهز به استراتژیک ترین دانش های عصر می کند. یا آن جوان مومنیست که شبانه روز در لابراتوار ها مشغول تحقیقات است تا به حول قوه الهی این فاصله علمی و خلا فکری به سرعت پر شود.

برادران و خواهران منتظرم!
انتظار منجی یکی از مشترکات تمامی ادیان الهی است که عامل حیات و پویای تفکر شیعی نیز همین اصل است.
به قول فرانسیس فوکویاما - استراتژیست شهیر آمریکایی - شیعه چون پرنده سبکبالیست که دو بال سرخ و سبز دارد. بال سرخ، فرهنگ شهادت و حماسه حسینی است و بال سبز آن، فرهنگ انتظار و امید مهدوی.
همه ما از عمق جان به تمامی این اصول معتقدیم، اما آیا حضرت بدون نیرو و یاران شایسته ظهور خواهند کرد؟

ولایتمداران عزیز!
تحقق این امر میسر نیست مگر با تربیت نیروهای همتراز انقلاب و اسلام.
نیروهای مومن و معتقدی که با آموختن تخصص های رزمی و نظامی، خود را برای ظهور آماده نگه دارند و رسالت خود را در ارسال تفکر شیعی و انقلابی، به سراسر عالم ایفا کنند.
از همین امروز ما بایستی ولایت پذیری خود را با اطاعت محض از حضرت غایب( روحی و ارواحنا فداه)، نایب بر حقش حضرت آقا( دام ظله العالی) و منصوبین و سرداران آن بزرگوارع اثبات کنیم.

اساتید و فرماندهان گرامی!

همه ما شما را پدران معنوی خود می دانیم و در این مدت کوتاه، چون مریدی از رفتار های شما نه تنها درس رزم و نظام که مشق عشق و ایمان آموختیم.
مارا ببخشید، اگر شاگردان خوبی نبودیم و حلالمان کنید اگر ناخواسته شما را آزردیم.
اما به قطره قطره خونمان سوگند می خوریم، ما و فرزندان ما، از آنچه را که شما با جان و مال و ناموس خود به دست آورده اید، پاسداری کنیم و با تمامی وجود نگذاریم این انقلاب به دست نا اهلان و نامحرمان بیفتد؛ باشد که پرچم این نهضت هرچه زودتر به دست صاحب واقعی آن، مهدی فاطمه(عج) برسد.
انشاءالله

این همه گفتیم لیک اندر بسیج                بی عنایات خدا هیچیم هیچ


____________________________________
پ. ن
به نام خدا
1.مطلع این نوشته تضمینی ایست به مطلبی که امید عزیز برای بنده فراهم کرده بودند! در اینترنت که جستجو می کردم چندین مطلب با همین نوشته ها دیدم، اما دقیقا مشخص نیست، خاستگاه و زادگاه آن کجاست، بنابر این منبعی را نمی توانم به عنوان مرجع معرفی کنم. مابقی ، تاملات کوتاهیست از حقیر که در جمع  بسیجیان و فرماندهان گردان های عاشورا، به عنوان مطلب اختتامیه ایراد شد.
دعایمان کنید!

                       ومن الله توفیق




نوشته شده توسط : راحل | نظرات دیگران [ نظر]


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

بگو از کدامین قبیله ای برادر
نامه ای به فرزند شهید حمید باکری
خانه ای که سقف ندارد، یادداشتی برای خانه سینما(مثلا ایران!)
قصور در اعدام سلمان رشدی ملعون + دلگزه های یک مسلمان
دانلود کلیپ فتنه شدیدتر از دجال
کدام فساد اخلاقی؟ همجنسبازی نتیجه آزادی است!!!
کاش من هم مثل ایهود در آرمان هایم انقلابی بودم!
آن زمان که شیطان خدا می شود قسمت سوم
[عناوین آرشیوشده]


سفارش تبلیغ
صبا ویژن