مير حسين موسوي، عضو حزب توده كه براي نفوذ در ميان مبارزان اسلامي،با كوتاه كردن سبيل استاليني خود و گذاشتن ريش، به انجمن اسلامي دانشگاه ملي خزيد و از همان آهسته آهسته راه خود را براي رسيدن به قدرت هموار كرد.وي از همان روزهاي نخستين نخست وزيري خويش با درپيش گرفتن ماركسيستي ترين شيوه هاي اقتصادي و استاليني ترين شيوه هاي سياسي ثابت كرد كه شاگرد خوب و شايسته مكتب حزب توده است.او با تردستي هرچه تمام تر توانست تا سي و چند سال و تا همين اواخر و پيش از انتخابات كنوني، نقاب نفاق و مسلمان نمايي خويش را بر صورت نگاه دارد.
اكنون او مانند ديگر رفقاي حزبي اش،با 180 درجه چرخش از ماركسيسم به دامان نئوليبراليسم( لابد نئوليبراليسم اسلامي
)درغلطيده است و از گذشته خود برائت مي جويد و با برنامه اي صد در صد متناقض با عملكرد پيشين خود، به ميدان آمده است.مانند عدم حمايت از مردم فلسطين.
هدف نهايي او اين بار تجزيه ايران است.بيدار شويد.بيدار شويد.بيدار شويد.نگذاريد دشمني شما با احمدي نژاد، شما را به دامن اين مارغاشيه بياندازد كه فردا ديگر خيلي دير است.ميترسم روزي شود كه پشيمان و نادم اين نوشته ها را به ياد آوريد و با خود بگوييد: سد رو شكستيم، آب ما رو برد.از ماست كه بر ماست
