امروزه همانان با تراشيدن ريش و گذاشتن ريش ستاري يا بزي و قرقره كردن گفته هاي پوپر كه از طريق استاد اعظمشان، سروش به آنها انتقال مي يابد، خود را روشنفكر و اصلاح طلب مي نامند.در حاليكه اينها اصلاح طلب نيستند، بلكه فرصت طلبند.اينها وقتي با فشار جانكاه بر مردم ايران، موجبات دين گريزي جوانان را فراهم آوردند، حالا با زدن نقاب روشنفكري براي فريب آنان و جلب آراي آنان به ميدان آمده اند.امري كه در 2 خرداد 1376 انجام شد و براي مردم بيچاره ايران حاصلي نداشت به جز بيكاري گسترده و غارت ميلياردي مردم و ايجاد شركت هاي عظيم شبه دولتي و برج سازي در شهرهاي بزرگ ايران و دوبي و ونكوور كانادا و خرج كردن سود ناشي از آنها در لاس وگاس و بانكوك و فاحشه خانه هاي مسكو.اينها چه قدر بي حيا هستند كه باز هم به ميدان آمده اند و با شعار قانون
و عدالت و آزادي،به فريب نسل جوان پرداخته اند.شيوه آنها بسيار هوشمندانه ست.نخست از احمدي نژاد ديوي مي سازند تا مير حسين شان را دلبر جلوه دهند و صد البته جوانان احساساتي ما هم بدون توجه به پيشينه ميرحسين او را ناجي خويش قلمداد ميكنند.زهي تاسف.به راستي مير حسين كيست و با چه ماموريتي وارد صحنه شده است؟ مير حسيني كه در 20 سال پيش دين زدايي كرد، جنگ را با شكست به پايان برد و يك كشور ورشكسته را تحويل داد، اكنون با چه رويي وارد صحنه انتخابات شده است و ماموريت كنوني او چيست؟براي پاسخ به اين پرسش، به چهار پرسش ديگر بايد پاسخ داد و از در كنار هم قراردادن اين پاسخها به پاسخ نهايي رسيد.
امروزه
دوست گرامي
با سلام
اتفاقاْ اين ما بوديم كه آقاي موسوي را نشناخته ايم.اين انتخابات بيشتر به يك محك شبيه است كه همه دستشان را رو كرده اند و همه دارند رو بازي مي كنند.آقاي موسوي ؛شخصيت خوش نقابي بود كه 30 سال همه ما را سركار گذاشته بود.ولي سرانجام نتوانست خودش را نگه دارد و دست خودش را رو كرد.ببينيم موسوي چه كرد و چه مي خواهد بكند؟